قرآن مجموعهای است به هم پیوسته، بنابراین، گسستن نظم آن و بیتوجهی به تناسب آیات و سورهها با یکدیگر، پیمودن بیراهه است.قرآن در عین کثرت آیات و سورهها، وحدتی دارد که هدف رساندن خلق به خالق را دنبال میکند.هر سوره در عین ایفای نقشی مجزا از دیگر سورهها، با آنها مرتبط است و هر آیه افزون بر مفهوم خاص خود، در مفهوم کلی سوره نقش دارد. پیوستگی آیات و سورهها شکلها و وجوه گوناگونی دارد که گاهی آشکار نیستند و نیاز به دقت نظر دارند.بهترین گواه بر وجود ارتباط این است که عمده مصحفهای تدوین شده در زمان پیامبر اکرم(ص)-خواه کامل و خواه ناقص-بر خلاف ترتیب نزول تنظیم شدهاند.
«و قرآناً فرقناه لتقراه علی النّاس علی مکث و نزّلناه تنزیلاً»(17/106)
مناسبت یا تناسب در لغت به معنای«مشاکله»و «مقاربه»است.ابن فارس مینویسد:«النون و السین و الباء کلمة واحده قیاسها اتّصال شیء بشیء.»
مقاله حاضر پژوهشی درباره تناسب آیات قرآن است.
شاید این سؤال پیش بیاید که بحث تناسب آیات چه فایدهای در بر دارد.باید گفت که بدون در نظر گرفتن تناسب و ارتباط آیات، تفسیر قرآن ممکن نیست، زیرا همانگونه که فرمودهاند، بعضی از آیات قرآن بعضی دیگر را تفسیر میکنند. 1 با شناخت این ارتباط، میتوان به اعجاز قرآن پی برد و به شبهات و بعضی نیازهای دیگر پاسخ گفت.
دانشمندان نسبت به این مسأله نظرات متفاوتی دارند.
گروهی مانند شوکانی به تناسب و پیوستگی آیات پایبند نیستند و میگویند، چون قرآن در طول 23 سال نازل شده است و در پی بعضی حوادث و اتفاقات، پس نمیتوان بین آیات ارتباطی یافت و اصرار داشتن بر آن و یافتن تناسب برای آیات، کاری بیهوده است.
ولی برخی دیگر، همبستگی در آیات و سورهها را قبول دارند و قائل به توقیفی بودن آیات هستند.از جمله کسانی که این نظریه را قبول دارد، این عاشور، صاحب تفسیر«التحریر و التنویر»است.وی پس از بیان این مطلب که گردآوری و چینش تمامی آیات و سورهها از جانب پیامبر(ص)است، نتیجهگیری میکند که اصل در آیات قرآن آن است که میان هر آیه و آیهای که به آن میپیوندد، به شیوه سخنان به هم پیوسته، در غرض و در انتقالیابی و مانند آن، تناسب وجود داشته باشد.
وی در عین آن که اصل را تناسب و ارتباط میان آیات میداند، اینگونه مینویسد:«گاه ممکن است اصلا مناسبتی میان آیه با آیات ما قبل خود نباشد، بلکه سببی اقتضا کرده است که آن آیه در آن مکان قرار گیرد؛مانند آیات 16 تا 19 سوره«قیامت»:«لا تحرّک به لسانک لتعجل به*إنّ علینا جمعه و قرآنه*فاذا قرأناه فاتّبع قرآنه*ثمّ انّ علینا بیانه*» (16 تا 19/75):و گاه ممکن است در ظاهر، مناسبتی میان موقعیت آیهای با ما قبل خود به نظر نرسد و این نباید موجب حیرت و سرگردانی مفسر شود.زیرا در مدت نزول سوره، آن آیه به مناسبتی فرود آمده و با دیگر آیات کنار هم قرار گرفته است؛مانند آیات 238 و 239 سوره«البقره»: «حافظوا علی الصّلوات و الصّلاة الوسطی و قوموا للّه قانتین* فان خفتم فرجالاً او رکباناً فاذا امنتم فاذکروا اللّه کما علّمکم مالم تکونوا تعلمون*.
و چون تعیین آیاتی که به فرمان پیامبر(ص)در جای مشخصی قرار گرفتهاند، در تعداد کمی از آیات روایت شده است، مفسر باید تا آنجا که برایش امکان دارد، مناسبت جایگاههای آیات را جست و جو کند و خود را به تکلف نیندازد.» 2
این گفتار ابن عاشور، در واقع رأی میانهای است که اصل را بر تناسب میان آیات میگذارد، اما آن را در همهجا لازم نمیداند و پراکندگی نزول را سبب آن میداند که از این قاعده تخطی شود.
برخی از مفسران و نویسندگانی که به موضوع تناسب و همبستگی در آیات و سورههای قرآن پرداختهاند، عبارتند از:
الف)شهاب الدین آلوسی در«تفسیر روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی».
ب)شیخ محمد عبده در در«تفسیر القرآن الکریم»که تفسیر جزء سیام قرآن است.و رشید رضا در«تفسیر المنار».
ج)علامه طباطبایی در«المیزان فی تفسیر القرآن».
د)سید قطب در«تفسیر فی ظلال القرآن».
ه)آیت اللّه محمد هادی معرفت در«التمهید فی علوم القرآن».
البته درباره تناسب و ارتباط میان سورهها، افراد کمتری نظر مثبت داشتهاند.از جمله عالمانی که گذشته از تناسب آیات، به تناسب و ترتیب سورههای قرآن نیز توجه داشتهاند، طبرسی، فخر رازی، زرکشی، سیوطی، بقاعی، شیخ محمد شلتوت، مراغی، صبحی صالح، سعید حوّی و آیت اللّه خوئی هستند.
در نظر خاورشناسان که کمتر به دریافت روح عربیت و بلاغت قرآن نائل آمدهاند، سبک بیانی قرآن، پراکنده و گسسته است.نولدکه، قرآنشناس آلمانی، در مقاله خود در«دایرة المعارف بریتانیکا»ذیل ماده قرآن مینویسد:
«با وجودی که این کتاب از جنبه زیبایی و هنری در مقام اول است، اما ربط ضروری، چه در تعبیر و یا در تسلسل حوادث، بیشتر مواقع در آن مفقود است.» 3
ارتباط بین آیات و سورههای قرآن با یکدیگر را میتوان یکی از انواع در نظر گرفت:
1.اجزای یک آیه.
2.آیات یک سوره با ابتدای آن.
3.آیات مجاور در یک سوره.
4.آیات غیر مجاور در یک سوره.
5.ابتدای یک سوره با انتهای سوره فیل.
6.بخشی از یک سوره با ابتدای سوره بعد.
7.میان بخشی از یک سوره با بخشی از سوره بعد.
8.بین بخشی از یک سوره با سوره بعد.
9.میان بخشی از یک سوره با سوره دیگر.
10.بین بخشی از یک سوره با بخشی از سوره دیگر.
11.میان یک سوره با سوره دیگر.
اکنون مثالهایی را برای بعضی از انواع ارتباطها میآوریم:
ارتباط بین آیات یک سوره با ابتدای آن:برای این مورد میتوان به آیات 127(و یستفتونک فی النساء)و 176 (یستفتونک قل اللّه یفتیکم فی الکلالة)اشاره کرد که یکی در میان و دیگری در انتهای سوره«النساء»واقع شده است. موضوع آنها احکام زنان و ارث است که ارتباط آنها را با آیات 1 تا 13 این سوره میتوان بررسی کرد.
ارتباط میان آیات مجاور در یک سوره:مانند آیات سوره«فاتحة الکتاب»و یا سوره«الناس».
ارتباط بین آیات غیر مجاور در یک سوره:برای نمونه میتوان از آیات 47 و 122 سوره«بقره»:«یا بنی اسرائیل اذکروا»یاد کرد که الفاظ یکسان دارند و یا به آیات 48 و 123 همین سوره:«و اتقوا یوماً»اشاره کرد که دارای کلمات نزدیک به هم هستند.
ارتباط میان ابتدای یک سوره با انتهای سوره قبل: میتوان از ابتدای سوره«حدید»و انتهای سوره«واقعه» نام برد که هر دو درباره تسبیح سخن میگویند.
«فسبّح باسم ربّک العظیم»(96/واقعه)
«سبّح للّه ما فی السّماوات و الارض و هو العزیز الحکیم»(1/حدید)
ارتباط بین بخشی از یک سوره با ابتدای سوره بعد:برای مثال میتوان به آیات 7 و 8 سوره«فتح»و آیات ابتدای این سوره اشاره کرد که هر دو بخش در مورد یاری خدا، پیروزی مسلمانان و سرانجام به کفار سخن میگویند.
«و للّه جنود السّماوات و الارض و کان اللّه عزیزاً حکیماً*انّا ارسلناک شاهداً و مبشّراً و نذیراً»(7 و 8/فتح)
«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم*انّا فتحنا لک فتحاً مبیناً*لیغفر لک اللّه ما تقدّم من ذنبک و ما تاخّر و یتمّ نعمته علیک...»(1 و 2/فتح)
ارتباط میان بخشی از یک سوره با سوره دیگر:در سورههای«هود»(آیات 25 تا 48)و«نوح»در مورد موضوع داستان حضرت نوح، ارتباط مشاهده میشود.
ارتباط میان یک سوره با سوره دیگر:میان سوره 93 با 94(الضحی و الإنشراح)و 105 با 106(الفیل و قریش)پیوستگی وجود دارد.این ارتباط به حدی است که برخی گفتهاند، ممکن است سورههای الضحی و الإنشراح جمعاً یک سوره باشند. 5
با توجه به این آیات و آیات دیگری که در پیوسته بودن مجموعه آیات قرآن ظهور دارند و با عنایت به این که ترتیب مصحف فعلی مورد تأیید معصومان بوده و خداوند حکیم نیز بدون دلیل آیات را کنار هم قرار نداده است، ثابت میشود که میان تمام آیات مجاور پیوستگی وجود دارد.البته این ارتباط در جایی آشکار است و در جایی نیز به آسانی قابل تشخیص نیست و به بررسی دقیق و همه جانبه نیاز دارد.
مواردی که میتوان به عنوان وجوه ارتباط آیات در نظر گرفت، بسیارند که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
1.تأکید ما سبق 2.تفصیل و تشریح مطلب گذشته 3.بیان مصداق ما سبق 4.تحلیل مطلب گذشته 5.تبیین مجمل 6.تقیید مطلق 7.تخصیص عام 8.تنظیر و تمثیل 9.ذکر متضاد ماسبق 10.استطراد، حسن تخلّص و انتقال اینک برای بعضی از وجوه مثالهایی میآوریم.
تأکید ما سبق:مانند آیات 5 و 6 سوره«الإنشراح»: «فانّ مع العسر یسراً*انّ مع العسر یسراً»که آیه 6 تأکید آیه 5 است.
تفصیل و تشریح مطالب گذشته:برای نمونه میتوان به آیات 17 تا 19 سوره«الذاریات»اشاره کرد:«کانوا قلیلاً من اللیل ما یهجعون*و بالأسحار هم یستغفرون*و فی اموالهم حقّ للسّائل و المحروم»
این آیات خصوصیات محسنین را شرح میدهند که در آیه 16 از آنها یاد شده است:«آخذین ما آتاهم ربّهم انّهم کانوا قبل ذلک محسنین»
تحلیل مطلب در گذشته:مانند آیات 13 و 14 سوره «الفجر»:«فصبّ علیهم ربّک سوط عذاب*انّ ربّک لبالمرصاد»که در آیه 14 دلیل وقوع آیه 13 بیان شده است.
تقیید مطلق:میتوان به آیه 5 سوره«المآئده»اشاره کرد:«و من یکفر بالایمان فقد حبط عمله...»که به شکل مطلق تباه شدن عمل کافر را بیان میدارد و آیه 217 سوره «البقره»:«و من یرتدد منکم عن دینه فیمت و هو کافر فاولئک حبطت اعمالهم فی الدّنیا و الآخرة...»که تباه شدن عمل را به مرگ در حالت کفر مقیّد میکند.
تنظیر:در ابتدای سوره«الأنفال»اختیار پیامبر(ص) در مورد تقسیم غنیمتها که سبب ناخشنودی تعدادی از اصحاب بوده است، مطرح میشود.و در آیه 5 نظیر این مسأله، یعنی ناخشنودی برخی از مسلمانان به خاطر خروج از شهر برای قتال، ذکر میشود. 6
«یسالونک عن الانفال قل الانفال للّه و الرّسول فاتّقوا اللّه و اصلحوا ذات بینکم و اطیعوا اللّه و رسوله ان کنتم مؤمنین»(11/انفال)
«کما اخرجک ربّک من بیتک بالحقّ و انّ فریقاً من المؤمنین لکارهون»(5/انفال)
ذکر متضاد ما سبق:«تعرف الأشیاء باضدادها»در قرآن نمونه این وجه فراوان است.مثلا در آیات 1 تا 17 سوره «المطفّفین»از کمفروشان و به طور کلی بدکاران سخن گفته است و به دنبال آن درباره نیکوکاران مطالبی ذکر میشود.
استطراد:استطراد این است که متلکم در میان کلام خود، مطالبی را مناسب با غرض اصلی ذکر کند و پس از آن دوباره به کلام نخستین باز گردد.نمونهای که سیوطی برای این وجه از زمخشری 7 نقل کرده است 8 ، آیه 26 سوره«الأعراف»است:
«یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباساً یواری سوآتکم و ریشاً و لباس التّقوی ذلک خیر...»در این آیه به مناسبت ذکر لباس ظاهری، از لباس معنوی تقوا یاد شده است.
حسن مطلب:به نیکویی چیزی را طلب کردن است یا مقدمه چینی برای مطلب.برای مثال به آیات 5 و 6 سوره«فاتحة الکتاب»اشاره میشود:«ایّاک نعبد و ایّاک نستعین*اهدنا الصّراط المستقیم».«ایّاک نعبد» زمینهچینی برای«ایّاک نستعین»است.و نیز کل آیه 5 زمینهچینی برای آیه 6 است.به این ترتیب دو حسن مطلب وجود دارد.
درباره ترتیب سورهها در مصحف فعلی سه نظر وجود دارد: 1.توقیفی بودن 2.اجتهادی بودن 3.غالبا توقیفی و بعضا اجتهادی بودن 9
مسلم است چنانچه ترتیب سورهها توقیفی باشد، میان سورههای مجاور ارتباط وجود دارد.در مواردی هم که-بنا به فرض-ترتیب سورهها اجتهادی باشد، دو امکان وجود دارد:نخست این که صحابه بدون در نظر گرفتن اشتراک و افتراق مفاهیم سورهها آنها را کنار هم قرار داده باشند و دوم این که به این مسأله توجه شده باشد. امکان اول بسیار ضعیف است.بنابراین، وجود ارتباط قطعی به نظر میرسد.از این نظر است که برخی از دانشمندان همچون زرکشی و سیوطی در کتابهای خود وجوه ارتباطی را میان برخی سورهها ذکر کردهاند.حتی سیوطی در مورد مناسبت میان سورههای قرآن کتابی مستقل به نام«تناسق الدرر فی تناسب السور»تألیف و برای تناسب سورههای مجاور وجه یا وجوهی را بیان کرده است.
(1).المیزان فی تفسیر القرآن، السید محمد حسین الطباطبائی، ج 1، ص 4 تا 14؛مباحث فی علوم القرآن، صبحی صالح، ص 299 تا 303؛شناخت قرآن، سید علی کمالی دزفولی، ص 302 تا 304؛و نیز مبانی و روشهای تفسیر قرآن، عباسعلی عمید زنجانی، ص 179 تا 191.
(2).التحریر و التنویر، محمد الطاهر ابن عاشور، ج 1، ص 79 تا 81؛و نیز علوم القرآن عند المفسرین، ج 1، ص 241 تا 444.
(3).هماهنگی و تناسب در ساختار قرآن کریم، حسن خرقانی، به نقل از قرآن ناطق، عبد الکریم بیآزار شیرازی، ج 1، ص 378.
(4).مباحث این بخش از مقاله، از کتاب«چهره زیبای قرآن»اثر دکتر عباس همایی خلاصه شده است.
(5).التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفة، ج 1، ص 323 و 324.
(6).البرهان فی تفسیر القرآن، السید هاشم بحرانی، ج 1، ص 47؛مصترک القران فی اعجاز القرآن، جلال الدین السیوطی، ج 1، ص 45؛و نیز: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین السیوطی، ج 3، ص 372.
(7).الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، محمود بن عمر الزمخشری، ج 2، ص 97.
(8).محترک الاقران فی اعجاز القرآن، جلال الدین السیوطی، ج 1، ص 46؛ و نیز الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین السیوطی، ج 3، ص 373.
(9).الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین السیوطی، ج 1، ص 216 تا 220؛ و نیز التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفة، ج 1، ص 280 تا 288.